وسط سمینار بودم که گوشیم زنگ خورد. بی توجه به شماره، گوشی رو برداشتم و دیدم وقتی شخص پشت خط فهمید نشناختمش شروع کرد سر به سرم گذاشتن و بعد گفت فردا میای دانشگاه علم و فرهنگ برای بچه ها به عنوان یک کارآفرین سخنرانی کنی؟
اون موقع بود که تازه فهمیدم کی پشت خط بود. یکی از دوستان قدیمیم که هنوز هم، رشته های ارتباطی با دانشگاه داشت.
همه چیز از فیلم سخنرانی 700 نفره من در دانشگاه الزهرا شروع شد.
یادمه بیشتر از یک سال پیش بود که فیلم سخنرانیم در دانشگاه الزهرا رو گذاشتم تو اینستاگرام اثر مثبت. یکی دو روز بعد همون دوستم که بالا براتون ازش گفتم بهم زنگ زد و گفت بابام ازم خواسته فیلم این سخنرانیت رو بگیرم و اگر اجازه بدی تو کلاس هاش برای دانشجو هاش بزاره.
خوب برای یه مدرس که دنبال اثرگذاریه چی بهتر از اینکه آدم هایی پیدا بشن تا پیامش رو به گوش افراد بیشتری برسونن. با کمال میل قبول کردم و فیلم سخنرانی رو براش فرستادم.
یک سال بعد و دوباره پیام! هیچ اتفاقی اتفاقی نیست…
قرار بود تو دانشگاه علم و فرهنگ همایش اختتامیه جشنواره رویش برگزار بشه و داشتن مهمان های جشنواره رو مشخص می کردند که پدر دوستم فیلم سخنرانی رو به رئیس دانشگاه نشون می ده و قرار می شه من به عنوان سخنران مهمان در دانشگاه حضور داشته باشم.
برای خودمم این اتفاق خیلی جالب بود چون این، اثر پروانه ای دیدن یک ویدئو یک روز در اینستاگرام رو به زیبایی می تونه به رخ بکشه.
در دانشگاه علم و فرهنگ از چی صحبت کردم؟
حس عجیبی بود. یه حس قشنگ و لذت بخش. جایی که یه زمانی خودت دانشجو بودی و توش کلی یاد گرفتی و رشد کردی، امروز قرار باشه بری و برای کسایی که رو همون صندلی هایی نشستن که یه روز تو تجربشون کردی نشستن، صحبت کنی.
بعد از 8 سال داشتم پا به دانشگاه می ذاشتم. به جایی که یادگار روز های خوش جوانی بود.
صحبت های من در مرکز همایش های بین المللی دانشگاه علم و فرهنگ برای بیش از 400 دانشجو
راستش روز قبل از سخنرانی خیلی فکر کردم چی باید به دانشجو ها بگم؟ چی بگم که بتونه به بچه ها کمک کنه چند گام جلوتر برن و چه چیزی بود که اگر تو اون سن خودم می دونستم می تونستم موفق تر باشم و بهتر عمل کنم؟
همین شد که تصمیم گرفتم راجع به موضوعات زیر برای دانشجو های دانشگاه علم و فرهنگ صحبت کنم.
- بزرگ ترین اشتباه این هست که در دوران دانشجویی کار نکنید. چرا؟ چون وقتی درست تموم می شه و دنبال کار می گردی همه ازت سابقه کار می خوان و تجربه! نه یه مدرک با معدل حتی بالا.
- تجربه ای که محیط کار به آدم می ده هیچ دانشگاهی به آدم نمی ده.
- هرجا که روی ترس هات پا گذاشتی و به دل ترس هات زدی، بدون برنده ای. معمولا ترس های ما وجود خارجی ندارند و در ذهن ما هستند.
- به خاطر کسی زندگی نکنید و دنبال کارهایی برید که عاشقشید. حتی اگر لازم بود فیل سفید تون رو بکشید تا در سال های پایانی زندگی تون، افسوس روزهای از دست رفته رو نخورید و بدونید طوری زندگی کردید که ازش لذت می بردید.
- و…..
دانشگاه علم و فرهنگ دانشگاه کارآفرین
تمرکز دانشگاه در این سال ها بر روی کارآفرینی رفته و به نظر من این اتفاق بسیار بسیار خوبیه چون می تونه باعث رشد دوچندان دانش آموختگان دانشگاه بشه.
در پایان سخنرانیم هم افتخار این رو داشتم تا این تابلو زیبا رو از جناب آقای دکتر سعید هاشمی، ریاست دانشگاه علم و فرهنگ هدیه بگیرم.
خیلی عالیه .من از دیدن موفقیت شما لذت میبرم عزیزم .
با اینکه تو دروه استادی 4 باهاتون همدوره بودم ولی خیلی توفیق نداشتم باهاتون ارتباط بگیرم و البته به دلیل کار دیگه ای که دارم به اندازه شما عزیزان نتونستم رو برند خودم کار کنم اما از اینکه میبینم بچه های اسنادی به سرعت دلرن پیشرفت میکنن و موفق هستند خوشحال میشم.
موفق باشید
سلام به به خیلی خیلی ممنونم از کامنت انرژی بخش تون امیدوارم هرجا که هستید خوش بدرخشید.
منتظر مطالب تازه تر از شما هستم.
من از صحبت هاتون خیلی استفاده کردم بازم به دانشگاه ما بیاید.