لوگوتایپ اثرمثبت

عملگرایی چیست و چگونه می توانیم عملگرا باشیم؟

چگونه می توانیم عملگرا باشیم؟

اغلب اساتید موفقیت معتقدند فرق بین فرد موفق و ناموفق در عمل کردن است. همه دوست دارند موفق باشند. دانش آن را هم کسب می کنند ولی همچنان موفق نیستند. چرا؟ چون آنچه یاد گرفته اند را در عمل پیاده نمی کنند. مثلا افرادی هستند که مدام کتابهای موفقیت را مطالعه می کنند.

در سمینارهای موفقیت شرکت می کنند. داستان موفقیت دیگران را گوش می کنند ولی در زندگی خود کار خاصی انجام نمی دهند. البته همه آنچه ما از موفقیت می خوانیم یا می شنویم بخشی از دانش آن است. همواره بخشی هم بصورت تجربی و در طی مسیر بدست می آید. نکات ریزی که فقط باید آنرا تجربه کرد و مختص همان مسیر است و در جایی دیگر اتفاق نمی افتد.

اگر علاقه مند هستید که با مبحث موفقیت بیشتر آشنا شوید روی عبارت تعریف موفقیت کلیک کنید.

عملگرایی چیست؟

 

عملگرایی چیست؟

عملگرایی در تعریف یعنی آنچه می دانی را در عمل پیاده کنی. از جای خود بلند شوی، کاری که لازم است را انجام دهی. وقتی نکته ای را یاد می گیری آن را در زندگی به کار ببندی. قبل از اینکه نکته بعدی را یاد گرفته باشی.

این خیلی مهم است. چون اگر کسی به یادگیری صرف عادت کند دیگر سخت است به مسیر عملگرایی برگردد. نهایتا بتواند دانسته هایش را به دیگران منتقل کند.

فرض کنید شما می خواهید یک صفحه در اینستاگرام راه اندازی کنید و در آن نقاشی های تان را بفروشید. کافی است طرز ساخت یک اکانت را بلد باشید. قبل از اینکه به سراغ مهارتهای دیگر مانند افزایش فالوور یا رفتن به اکسپلورر و نهایتا فروش بروید باید اکانت را بسازید.

اگر قرار است همین نقاشی ها را بصورت تلفنی بفروشید لازم است اولین شماره را بگیرید و در مورد محصول تان با شنونده صحبت کنید.

یا اگر می خواهید در یک گالری آنها را به فروش برسانید لازم است به تمام گالری های شهر مراجعه کنید و پیشنهاد برگزاری نمایشگاه خود را بدهید.

اگر برنامه دارید در پارک، خیابان یا مترو محصول تان را بفروشید باید آنها را بردارید و به آن مکان بروید و بساط خود را پهن کنید. البته من مثال فروش را آوردم چون سخت ترین بخش کار است. ما معمولا در تولید محصول یا خدمات مشکلات کمتری داریم. چون در آن بخش ها ترس کمتری داریم.

در هر صورت یک انسان عملگرا کسی است که اولین و کوچک ترین قدم برای رسیدن به هدف مد نظرش را بردارد و درگیر تعلل ورزی نشود.

با این دوره تعلل را کنار بگذارید و با اقدام‌های سریع همه را شگفت زده کنید.

 

چرا عملگرا نیستیم؟

داستان عملگرایی داستان موفقیت است. همان نیروهایی که سد راه موفقیت ما هستند، عملگرایی ما را هم کاهش می دهند. در راس آنها هم ترس و تنبلی قرار دارد. مغز ما با هر کاری که نیازمند مصرف انرژی یا ورود به حیطه ای ناشناخته باشد مخالف است. چون وظیفه اصلی خود را حفظ جان ما می داند. دوست دارد انرژی ما ذخیره بماند و جایی به هدر نرود. ضمن اینکه از حیطه های ناشناخته هم می ترسد. کارهایی که قبلا انجام نداده ایم جزو ناشناخته ها است.

 

اهمال کاری دشمن درجه یک عملگرایی!

 

اهمال کاری دشمن درجه یک عملگرایی!

مغز ما برای ذخیره انرژی از روش عقب انداختن کارها استفاده می کند که به آن اهمال کاری گفته می شود. وقتی قرار است کاری را شروع کنیم دوست داریم تا جای ممکن آن را عقب بیاندازیم. سالهاست می خواهیم در باشگاه ورزشی ثبت نام کنیم، کار جدیدی راه بیاندازیم یا یک ساز موسیقی را یاد بگیریم ولی امروز و فردا می کنیم. حتی کارهای روزانه را تا جای ممکن عقب می اندازیم. خلاصه اینکه هر کاری که مستلزم صرف انرژی باشد و لذت آنی به ما ندهد را عقب می اندازیم.

شاید شما تردید داشته باشید که درگیر اهمال کاری هستید یا خیر. شاید بد نباشد سری به آزمون اهمال کاری اثر مثبت بزنید و به صورت رایگان بررسی کنید که آیا شما فردی اهمال کار هستید یا خیر.

آزمون اهمال کاری

 

فرق عملگرایی با فعال و پر انرژی بودن

گفتیم عملگرایی به معنی تبدیل دانسته ها به عمل است. وقتی عملگرا نیستیم یعنی به اندازه کافی در موضوعی دانش داریم ولی آن دانش را عملی نمی کنیم. حتی کسانی که در دسته انسان های پرکار و پر مشغله به حساب می آیند هم ممکن است خیلی عملگرا نباشند. در واقع اینها مشکل اهمال کاری ندارند ولی از دست زدن به عمل می ترسند. اینجا دیگر مساله تنبلی نیست بلکه ترس است.

دلایل بیشماری برای ترس هایی که مانع از اقدام کردن ما می شود، وجود دارد. اگر تمایل دارید بیشتر راجع به مقوله ترس بدانید، شاید مطالعه مقاله ترس هایی که مانع از اقدام کردند ما می شود بد نباشد.

 

 

به احساس کامل گرایی خود نبازید!

یکی از دلایلی که ما عملگرا نیستیم کامل گرایی یا کمال گرایی منفی است. معمولا جواب افراد کاملگرا این است که من یا کاری را انجام نمی دهم یا به بهترین نحو انجامش می دهم. یا اینکه می گوید من هنوز برای انجام آن آمادگی ندارم. در حالیکه تا شروع نکند آن آمادگی هیچوقت بدست نمی آید.

انسان کامل گرا می خواهد کارش بی نقص باشد. بنابراین بجای شروع کار به دنبال این است که ابتدا همه نقص ها را برطرف نماید. چون ذاتا هیچوقت هیچ کاری بی نقص نیست و همیشه می توان آنرا بهتر انجام داد نتیجه کار او هیچوقت بی نقص نخواهد شد. در نتیجه شروع هم نمی کند.

ما دو نوع کامل گرایی داریم. یکی کامل گرایی که مانع از شروع کردن کار می شود که بیشتر با ترسهای ما سر و کار دارد. نوع دوم کامل گرایی است که باعث می شود کار تمام نشود که ریشه در وسواس ما دارد.

 

مسیر عصبی و ارتباط آن با عملگرایی

وقتی ما در کاری تجربه نداشته باشیم چطور می توانیم در اولین تجربه آن را به بهترین نحو انجام دهیم؟ هر کاری که قبلا انجام نداده باشیم مهارت آن را نداریم. حتی عملی به سادگی راه رفتن هم حداقل یکسال زمان می برد تا نوزاد آن را یاد بگیرد.

برای یادگیری یک مهارت لازم است مسیر عصبی آن در مغز ما ساخته شود. برای هر کاری در مغز ما مسیری عصبی وجود دارد که نحوه ارتباط سلولهای مغز ما با یکدیگر است. با هر بار انجام آن این مسیر قوی تر می شود. تا زمانیکه آن کار بصورت اتوماتیک در می آید.

برای مثال فوتبالیستی که در هوا بلند می شود، توپ را با سینه خود استپ می کند، بازیکن جلو خود را دریبل می زند و توپ را به سمت دروازه شوت می کند این کارها را هزاران بار انجام داده و دیگر برای انجام آن فکر نمی کند. فقط تصمیم میگیرد در لحظه کدام را انجام دهد.

بنابراین در انجام مهارتها که نیازمند ساختن و داشتن مسیر عصبی است چیزی به نام انجام کامل وجود ندارد. باید آنقدر آنرا ناقص انجام داد، بارها در آن شکست خورد تا بر کیفیت آن افزوده شود.

شاید تمایل داشته باشید بیشتر راجع به مسیر عصبی و نحوه ساخت آن اطلاعات داشته باشید، پیشنهاد می کنیم مقاله زیر راه هم مطالعه کنید.

ساخت مسیر عصبی

 

چطور عملگرا باشیم؟

در صورتی که عملگرا نبودن ما ناشی از اهمال کاری یا ترس هایی است که نمی گذارد دست به اقدام بزنیم شاید لازم باشد مقدار بیشتری روی آنها کار کنیم. ولی بطور کلی برای اینکه عملگرا تر باشیم موارد زیر کمک کننده خواهد بود:

 

یادگیری در حین مسیر

 

اول کار را شروع کنید بعد در مورد آن بیاموزید

اجازه دهید اول داستانی واقعی از زندگی خودم برای تان بگویم و تجربه ای که در این باره داشته ام و بعد به سراغ توضیح این مورد برویم.

همانطور که احتمالا می دانید، من نابینا هستم و قبل از آنکه به عنوان یک مدرس و کوچ فعالیت کنم، به صورت تخصصی کار سئو و بهینه سازی وب سایت ها را انجام می دادم.

اولین باری که قصد داشتم یک سایت را سئو کنم، هیچ چیز جز اینکه سئو چیست؟ نمی دانستم؛ اما از آنجایی که داشتن یک شغل برای من خیلی خیلی اهمیت داشت، با هزینه ای ناچیز یک پروژه سئو را قبول کردم. البته به کارفرما هم شرایط را توضیح دادم تا بی اخلاقی نکرده باشم.

خلاصه من در طی آن پروژه و به خاطر قولی که به کارفرما داده بودم، توانستم با تکنیک های سئو و بهینه سازی یک سایت آشنا شوم. در طول انجام آن پروژه هم کارفرما با قیمتی به شدت پایین کارش انجام شد و هم من توانستم یک مهارت را در محیطی عملی و واقعی یاد بگیرم.

شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد که نترسید از پسش برنیاد؟

چرا بی شک در آن زمان من نگرانی و استرس کار را داشتم؛ اما آن پروژه برای من دست آویزی بود تا من را از بی کاری نجات دهد.

در این دوره شما به شخصی عملگرا که اهل اقدام است و نه حرف، تبدیل می شوید

 

حتی اگر فکر می کنید اطلاعات تان در کمترین حد لازم برای انجام کاری است، با همان اطلاعات اندک آن کار را انجام دهید. بگذارید در فرایند انجام آن نقص ها و کمبودهایتان مشخص شود. این روش فواید زیادی دارد:

  1. نخست اینکه ترس شما از انجام آن می ریزد.
  2. خلاهای آموزشی شما دقیق تر مشخص می شود.
  3. آموزشها بهتر در ذهن تان می نشیند.
  4. از انباشت اطلاعات در مغزتان جلوگیری می کنید.

 

روش کاری اجایل

 

از روش اجایل برای انجام کارها استفاده کنید

اجایل یا چابکی نقطه مقابل کامل گرایی است. شما با کمترین اطلاعات و مهارت ممکن کار را شروع و تمام می کنید. در روش اجایل ما برعکس کامل گرایی کار را شروع می کنیم و در کمترین زمان ممکن آنرا به پایان می بریم.

روش اجایل اینطور است که زمانی را برای تمام کردن کار در نظر می گیریم و خود را متعهد می کنیم در آن بازه زمانی آن را تمام کنیم. ولی کمی متفاوت از حالت عادی.

فرض کنید می خواهید در مدت زمان یک هفته یک مقاله دانشگاهی بیست صفحه ای بنویسید. در حالت عادی شما پنجاه درصد وقت خود را به جستجو در منابع و مطالعه می گذرانید از روز چهارم یا پنجم شروع به نوشتن می کنید. احتمالا در وسط کار به مشکل کمبود مطالب می خورید دوباره به سراغ منابع می روید در روز هفتم در حالت خوشبینانه مقاله را با مشکلات فراوان تمام کرده اید یا هنوز تمام نشده و باید چند روز دیگر هم زمان بخرید؛

اما در روش اجایل شما حداکثر یکی دو ساعت در اینترنت یا کتابهایی که می شناسید موضوع را جستجو می کنید. بعد با دانش اکنون خود نوشتن مقاله را شروع می کنید. ابتدا سرفصل ها را مشخص می کنید. برای هر کدام از سرفصل ها اگر لازم است زیر بخش هم می گذارید.

هر بخشی که الان می توانید در مورد آن بنویسید را شروع به نوشتن می کنید. ممکن است مقدمه را برای پایان بگذارید. خلاصه اینکه در روز اول یا  نهایتا روز دوم یک مقاله آشغال ولی تمام شده تحویل می دهید. این مقاله نقص دارد ولی تمام شده است. حالا شما پنج یا شش روز وقت دارید آنرا رفع نقص نمایید.

در ادامه هم کاملگرایی را کنار گذاشته و می دانید که هیچ مقاله کاملی وجود ندارد. بنابراین در روز ششم مقاله بیست صفحه ای شما پاکنویس شده آماده است و در روز آخر هم منابع را به آن اضافه کرده و ویرایش نهایی را انجام می دهید.

 

کار کردن به روش اجایل فواید زیادی دارد:

  • از اوایل زمانی که اختصاص داده اید کار یا محصول شما قابل ارائه است.
  • اگر اشتباه بزرگی کرده باشید هشتاد درصد زمان باقیمانده در اختیار شماست که دوباره برگردید و از اول شروع کنید.
  • در هشتاد درصد زمان کار وقت دارید آن را اصلاح نمایید.
  • چون کار را شروع کرده اید خیلی زودتر نقاط مبهم کار برایتان روشن می شود
  • وقتی شروع می کنید فرصت اشتباه کردن و در نتیجه رفع اشتباه به خود می دهید.

 

تفاوت چابکی با درجا زدن

اجایل یا چابکی یعنی ما کاری را با کمترین دانش، امکانات و تجربه شروع کنیم و به پایان ببریم. ولی قرار نیست بار دوم هم با همین کیفیت آن را انجام دهیم. برای دفعات بعدی حتما باید چیز یا چیزهایی را بهتر کنیم. یعنی با کیفیتی بالاتر نتیجه را بدست آوریم. به گوشی های چینی در چند سال اخیر توجه کنید معنای اجایل بهتر برایتان جا می افتد.

ابتدا یک گوشی با حداقلهای کیفیت ممکن روانه بازار می کنند بعد به مرور آن را بهبود می دهند. تا جاییکه الان کیفیت یک گوشی شیائومی در حد رقبای بزرگ مانند سامسونگ و دیگران است.

 

و اما نکته آخر…

اگر کاری مهارت محور مانند یادگیری زبان، هنر، موسیقی، رقص و غیره را شروع کرده اید هرچقدر یاد گرفته اید را اجرا کنید. یک کلمه زبان یاد گرفتید آن را به کار ببرید. یک حرکت رقص یا یک نت موسیقی یاد گرفتید برای دیگران آنرا اجرا کنید. حتما دیگران به شما می خندند، شاید مسخره تان کنند یا حتی از شما بخواهند ادامه ندهید. ولی یادتان باشد شما دارید کار درست را انجام می دهید و راه دیگری برای یادگیری آن مهارتها وجود ندارد.

چون آن اطرافیان یا اطلاعی از مسیر عصبی و یادگیری مهارت ندارند یا خود کامل گراهایی هستند که جرات انجام آن کارها را ندارند.

لطفا برای مان بنویسید در عملگرایی با چه چالش هایی مواجه هستید و یا چه کارهایی را دوست دارید انجام دهید که مدام انجام آن را پشت گوش می اندازید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه مطلب
محصولات رایگان
جدیدترین محصولات