لوگوتایپ اثرمثبت

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس

تجربه شخصی من در گفتگو با مردم عادی درباره اعتماد به نفس و عزت نفس اين است كه عموما مرز بين اين دو برايشان شفاف نيست. حتی با اينكه اصطلاح اعتماد به نفس در زبان فارسی از عزت نفس قدمت بيشتری دارد باز هم عموما چيزی كه مردم از اعتماد به نفس در ذهن دارد تقريبا تركيبی از هر دو است. عزت نفس كه اصطلاحی موخرتر است برای مردم عادی از شفافيت معنايی كمتری برخوردار است. بصورت كلی اکثر افراد عزت نفس را دوست داشتن خود تعبير می كنند ولی نمی دانند چه نوع دوست داشتنی.

برای همین تصمیم گرفتیم در این مقاله از سری مقالات آموزشی اثر مثبت با شما راجع به تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس صحبت کنیم.

 

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس بصورت خلاصه:

اعتماد به نفس احساس اطمینان از توانمنديها است، عزت نفس احساس واقعی در مورد ارزشمندی وجود است.

برای شناخت بهتر از اين دو اصطلاح روانشناسی و همينطور فهم تفاوت بين آنها لازم است هر كدام را بصورت جداگانه بررسی كنيم. برای رعایت کسوت ابتدا سراغ اعتماد به نفس می رویم.

 

 

اعتماد به نفس چیست و چطور به دست می آید؟

اعتماد به نفس چنانکه گفتیم احساس اعتماد شما به توانمندی تان در زمينه های مختلف است. زمينه يا موضوع مهم است چون نه كسی وجود دارد كه در همه زمينه ها اعتماد به نفس داشته باشد و نه كسی وجود دارد كه در هيچ زمينه ای اعتماد به نفس نداشته باشد. هركس در زمينه هايی كه قبلا كار كرده است دارای اعتماد به نفس است.

اين همان جايی  است كه عموم در مورد خود يا ديگران اشتباه فكر می كنند. مثلا می گويند: “من اعتماد به نفسم پايينه”. يا “فلانی خيلی اعتماد به نفس اش بالا است”. در حالي كه كسی كه كلا اعتماد به نفسش بالا يا پايين باشد وجود ندارد. در نتيجه وقتی در مورد اعتماد به نفس خود يا ديگران صحبت می كنيم بايد حتما پشت بند آن بياوريم كه در چه چيزی؟

هرچند از زاویه دیگری هم می شود به اعتماد به نفس اینطور نگاه کرد که اعتماد به نفس می تواند باور درونی ما به توانایی انجام کار یا رفتاری باشد. این به آن معنا نیست که ما قرار است از ابتدا در انجام آن کار خاص مهارت داشته باشیم. خیر کسی که اعتماد به نفس دارد، شجاعت تجربه کردن و شکست خوردن را برای به دست آوردن مهارت هم دارد.

 

مهارت و خودباوری دو بال اعتماد به نفس

برای اينكه كسی در كاری اعتماد به نفس داشته باشد نيازمند دو چيز است: مهارت و خودباوری.

مهارت اين است كه فرد آن كار را قبلا انجام داده باشد يا به اندازه كافی تمرين كرده باشد. حتی عملی به سادگی راه رفتن انسان حداقل يك سال برای كودك خردسال زمان می برد تا به آن دست يابد. هر كاری كه قبلا انجام نداده باشيم در آن مهارت نداريم حتی اگر كاری بسيار ساده باشد.

خودباوری يعنی باور داشتن به توانايی خود. يعنی فرد به اين باور رسيده باشد كه من می توانم اين كار را انجام دهم. اين همان جايی است كه اعتماد به نفس و عزت نفس با هم تلاقی پيدا می كنند. چون اغلب ريشه عدم خودباوری در كمبود عزت نفس است.

نكته مهم در مورد مهارت و خودباوری اين است كه هيچكدام ابتدا به ساكن وجود ندارد. وقتی شما برای اولين بار شروع به انجام كاری می كنيد نه مهارت كافی داريد و نه خودباوری. ولی با هر بار انجام واقعی آن كمی به مهارت و خودباوری شما افزوده می شود. بسيار مهم است كه اين نكته را بدانيد يا به خود گوشزد كنيد كه من در اين موضوع خوب نيستم و اين طبيعی است چون قبلا آنرا انجام نداده ام.

ضمن اينكه انجام مهارت بايد در محيط واقعی هم رخ داده باشد. اگر شما فقط تمرين كنيد و در هيچ مسابقه واقعی شركت نكرده باشيد نمی توانيد از خود انتظار اعتماد به نفس داشته باشيد.

 

مهارت بدون خودباوری: عزت نفس پايين

خانمی را در نظر بگيريد كه مدتها است دارد تمرين رانندگی می كند، همه كلاسهای آموزش رانندگی را پشت سر گذاشته است ولی هر بار كه پشت فرمان می نشيند دچار ترس و استرس می شود. حتی گاهی تا سالها بعد از دريافت گواهينامه.

اينجا مهارت به اندازه كافی هست ولی خودباوری كافی وجود ندارد. اين موضوع چون ريشه در عزت نفس دارد آن را در بخش مربوط به عزت نفس بيشتر توضيح می دهم.

 

 

خودباوری بدون مهارت: اعتماد به نفس كاذب

خودباوری بدون مهارت، اين همان جايی است كه به آن اعتماد به نفس كاذب گفته می شود. كودكی را در نظر بگيريد كه مصرانه از پدرش می خواهد رانندگی كند. او در حاليكه هيچ مهارتی در رانندگی ندارد كاملا به توانايی خود باور دارد. وقتی يك بزرگسال از طريق تلقين يا تفكر مثبت به خودش قبولانده است كه می تواند كاری را انجام دهد در حالی كه مهارت آن را ندارد هم همين حالت رخ داده است.

فرض کنید شما برای اولین بار می خواهید دوچرخه سواری کنید. هیچ راهی وجود ندارد که شما ابتدا به ساکن و در اولین تلاش به توانایی خود اعتماد داشته باشید. اگر با هزاران تلقین و جملات مثبت به خود بگویید من می توانم دوچرخه سواری کنم، مغز شما گول نمی خورد چون می داند هنوز آن را ياد نگرفته ايد.

 

ابتدا اقدام بعد اعتماد به نفس

اگر كاری را تا الان انجام نداده ايد كاملا طبيعی است كه در آن اعتماد به نفس نداشته باشيد. برای اينكه اعتماد به نفس افزايش يابد يك راه بيشتر وجود ندارد و آن هم انجام آن كار است. در واقع اول بايد انجام دهيد تا بعد از آن سر و كله اعتماد به نفس پيدا شود. اين همان جايی است كه اغلب مردم اشتباه می كنند و از خود انتظار دارند قبل از هيچ اقدامی احساس اعتماد به نفس داشته باشند. حتی خيلی از كتابهای خودياری هم با روش هايی مانند تلقين مثبت و غيره سعی دارند به اين شيوه به خوانندگان آموزش اعتماد به نفس بدهند.

 

 

عزت نفس چيست و چه تاثيری بر زندگی ما دارد؟

عزت نفس يا حرمت نفس يعنی ميزان باور فرد به ارزشمندی خود. اينكه ما چقدر خود را ارزشمند بدانيم و با خود اوكی باشيم عزت نفس ما را نشان می دهد.

مشكلی كه معمولا در مورد عزت نفس وجود دارد اين است كه افراد اغلب معنی آن را اشتباه دريافت می كنند. متاسفانه مانند خيلی از مفاهيم جديد علمی نوعی خلط معنا در مورد عزت نفس هم وجود دارد. چنانكه خيلی ها آنرا خودشيفتگی يا ابزاری برای برتری خود به ديگران می پندارند. يا از عزت نفس برای توجيه عملكرد پايين خود در زندگی يا رفتن به سمت بی عملی و بی كفايتی استفاده می كنند.

ولی در واقع عزت نفس به معنی اين است كه ما خود را همانطور كه هستيم بپذيريم و دوست داشته باشيم و از اين پذيرش برای بخشش خود در اشتباهات و شكست ها استفاده كنيم. ضمن اينكه همين ارزش را هم برای ديگران قائل باشيم.

من ارزشمندم، ديگران هم ارزشمند اند…

صرفا چون وجود داريم ارزشمنديم نه به هيچ دليل ديگری. نيازی نيست حتما كار خاصی انجام داده باشيم يا به دستاورد يا درجاتی رسيده باشيم.

 

خودت را دوست بدار

 

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس

اجازه دهید باهم بیشتر راجع به تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس صحبت کنیم.

 

تفاوت بين ارزشمندی و توانمندی

شايد مهمترين تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس تفاوت بين دو اصطلاح ارزشمندی و توانمندی باشد. هسته اصلی عزت نفس بر احساس ارزشمندی فرد نسبت به خود و ديگران است. ولی اعتماد به نفس آن احساسی است كه فرد نسبت به توانمندی خود دارد.

اعتماد به نفس بر اساس موقعيت، ولی عزت نفس كلی است.

چون اعتماد به نفس صرفا در يك موضوع يا موقعيت خاص مصداق دارد احساسی نيست كه فرد بصورت كلی داشته باشد. بلكه صرفا در كارهايی است كه فرد توانايی انجام آنها را دارد

ولی برعكس عزت نفس احساسی كلی و فراگير است. يعنی برداشت فرد در مورد خود و رفتاری كه با كل وجود خود دارد.

 

تاثير عزت نفس بر اعتماد به نفس

 

تاثير عزت نفس بر اعتماد به نفس

كسی كه عزت نفس بالايی دارد خودش را با همه ضعف و كاستی هايش دوست دارد. می داند كه در جايگاه يك انسان كامل نيست و نواقص فراوانی دارد. عزت نفس بالا فوايد بسياری دارد مانند توانايی نه گفتن، توانايی نه شنيدن، توانايی ابراز احساسات و خواسته های خود، بی نيازی از دروغ گفتن و موارد بسيار ديگری…

ولی چنانكه در قسمت اعتماد به نفس گفتيم عزت نفس تاثير مستقيمی بر خودباوری انسان دارد. با عزت نفس فرد می داند كه هيچ ايرادی ندارد اگر كاری را بلد نباشد.

شايد برای شما هم پيش آمده باشد كه هنگام يادگيری رانندگی در ماشين آموزشگاه رانندگی فكر می كنيد همه دارند شما را نگاه می كنند و همين به شما مقداری استرس وارد می كند. دليل اين موضوع اين است كه دوست نداريد بقيه فكر كنند شما رانندگی بلد نيستيد. در حالی كه اين وضعيت شامل همه كسانی كه رانندگی ياد می گيرند می شود.

وقتی ما داريم مهارتی را ياد ميگيريم تا مدتها آنرا ناقص اجرا می كنيم. يا حتی بارها در آن شكست می خوريم. اينجا همان جايی است كه نياز به عزت نفس داريم. اينكه خود را ببخشيم و با خود مهربان باشيم. هيچ اشكالی ندارد سازی را ناقص بنوازيم، رقص مان خيلی زيبا نباشد، توپ مان وارد دروازه نشود، در امتحان نمره پايين بياوريم، پدر و مادرمان كيست، اهل كجا هستيم، شرايط مالی مان چطور است، در كجا زندگی می كنيم و هزاران چيزی كه ممكن است در ما احساس خجالت و بی ارزشی ايجاد كند.

 

مواردی که بطور مشترك بر اعتماد به نفس و عزت نفس ما تاثير گذارند

مواردی هستند که آشنایی با آنها می توانند با وجود تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس کمک کنند تا هر دو این ویژگی ها در ما تقویت شود.

 

 

آشنایی با مفهوم مسير عصبی

اگر بدانيم كه مغزمان برای انجام هر كاری نياز دارد مسير عصبی آنرا بصورت تدريجی بسازد و برای كارهايی كه تا كنون انجام نداده است مسير عصبی لازم را ندارد در زمان يادگيری يك كار با خود مهربان تر می شويم. اين پذيرش باعث می شود راحت تر اعتماد به نفس مان در آن كار بالاتر برود و در جايگاه يك انسان كاستی های خود را راحت تر بپذيريم.

 

شناخت ترس هايمان

احساسات ما قابل حذف، سركوب يا ناديده گرفتن نيستند. چه واقعی باشد چه نباشد. در راس همه احساسات ما ترس قرار دارد. احساسی كه در طول صدها هزار سال نسل ما انسانها را زنده نگه داشته است. بايد اين موضوع را بدانيم كه مغز ما از شرايط ناشناخته، محيط هايی كه تا كنون قدم نگذاشته، كاری كه قبلا انجام نداده، آدمهايی كه نمی شناسد و خلاصه هر چيز ناشناخته ای ترس دارد. اين ترس صرفا با انجام دادن و جلو رفتن از بين می رود.

اگر اين را بدانيم و با خود مهربان باشيم راحت تر وارد آن وادی می شويم و ترس هايمان را می ريزيم. دوباره اينجا هم دانستن اين موضوع و عمل كردن در مسير پذيرش ترسها و رفتن به استقبال آنها گامی مهم در بالا بردن اعتماد به نفس در آن زمينه خاص و همينطور عزت نفس خود بصورت كلی است.

همچنین پیشنهاد می کنیم مطلب چطور احساس ترس را مدیریت کنیم را مطالعه کنید.

 

قرار نيست در هر موقعيت يا شرايطی خوب عمل كنيم

اگر بدانيم كه بصورت لحظه ای حال ما عوض می شود و هميشه در شرايط مطلوب قرار نداريم، سطح انتظارات مان از خود منطقی تر می شود. خود را بيشتر می پذيريم و دوست می داريم و در انجام كارها هم بهتر عمل می كنيم.

 

محدوديت های انسانی خود را بشناسيم

 

محدوديت های انسانی خود را بشناسيم

اگر بدانيم كه در جايگاه يك انسان چه محدوديتهايی داريم و از خود انتظار سوپرمن بودن، نداشته باشيم عزت نفس و اعتماد به نفس مان بيشتر می شود.

ما باید بپذیریم که انسان هستیم و بصورت ژنتيكی هم با ديگران تفاوت داريم. محدوديت ها و تفاوت هايی داريم كه باعث می شود در زمينه ای خوب باشيم و در زمينه ديگر نباشيم. اگر ورزشكار خوبی هستيم شايد هنرمند سطح بالايی نباشيم، اگر نقاش خوبی هستيم شايد نويسنده خوبی نباشيم. قرار نيست سرعت يادگيری ما در هر كاری بالا باشد.

 

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس از نگاه سارا یوسفی

اجازه دهید کمی به سراغ محدودیت های خودم بروم. سارا اگر بپذیرد که من نابینا هستم و یکی از محدودیت های انسانی من که دیگران با آن مواجه نیستند؛ این است که من امکان رانندگی ندارم، دیگر حالش از اینکه نمی تواند ماشین داشته باشد بد نمی شود یا حتی از اینکه هیچ وقت نمی تواند به سادگی لذت دوچرخه سواری به تنهایی را بچشد، رنج نمی برد.

علاوه بر این اگر من به عنوان یک انسان احساس ارزشمندی داشته باشم، هیچ گاه ترحم و دلسوزی بقیه نمی تواند آزارم دهد.

اگر اینستاگرام اثر مثبت را دنبال کنید، می دانید که من نابینا هستم و انحراف چشم شدیدی را هم تجربه می کنم؛ اما انتخاب کرده ام که از عینک برای پنهان کردن انحراف چشمم استفاده نکنم. خیلی ها هم از من ایراد گرفته اند که چرا عینک نمی زنی؛ اما من معتقد هستم سارا با تمام ویژگی های انسانی که دارد ارزشمند است و حالت چشم هایم تنها تفاوتی بین من با بقیه انسان ها هست. مثل تفاوت های زیادی که انسان های دیگر باهم دارند.

شاید بد نباشد ویدئو زیر را ببینید.

اما منِ سارا یوسفی باید در کنار پذیرش محدودیت های انسانی که ندیدن برایم به وجود آورده و حتی محدودیت های دیگری که ربطی به ندیدنم ندارد، با تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس، از سایر قدرت های درونی و انسانیم نهایت استفاده را ببرم.

اگر ویدئو قبلی برای شما جالب بود و دوست دارید صحبت های من راجع به اعتماد به نفس را بیشتر بشنوید، پیشنهاد می کنم به لینک زیر بروید و ویدئوی داخل این مطلب را کامل ببینید. مطمئن هستم زمانی که دیدن ویدئو را به اتمام برسانید، تجربه خوبی برای شما رقم خورده است.

اعتماد به نفس از نگاه سارا یوسفی

 

درواقع باید بگویم چیزی که برای داشتن یک زندگی خوب لازم است تمرکز بر روی توانمندی ها و داشته های مان است و کسی که تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس را به خوبی درک کند و این دو ویژگی مهم را در خود تقویت کند، می تواند از محدودیت های انسانی و تهدید هایی که در زندگیش با آنها مواجه است عبور کند و با فرصت های پیش رو رشد را تجربه کند.

لطفا شما هم برای ما نظر خود را راجع به تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس بنویسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه مطلب
محصولات رایگان
جدیدترین محصولات