لوگوتایپ اثرمثبت

چطور از داستان گویی در کسب و کار استفاده کنیم؟

چطور از داستان گویی در کسب و کار استفاده کنیم؟

وقتی حرف از داستان گویی در کسب و کار به میان می آید، اغلب فكر می كنند صاحب يا گرداننده كسب و كار بايد برای مخاطب يا مشتری خود قصه تعريف كند؛

اما در واقع داستان گويی در كسب و كار قصه گويی يا برای مشتری داستان تعريف كردن نيست بلكه:

همراه كردن مخاطب با خود در بيانی روايت گونه از آن چيزی است كه قرار است به او بگوييم.

اين همراهی می تواند برای معرفی كسب و كار، جلب مشتری، فروش محصول، آموزش، متقاعد سازی و يا فروش باشد.

در سری مقالات داستان گويی در كسب و كار اثر مثبت، به صورت مفصل به انواع روش ها و جنبه های مختلف داستان گويی در كسب و كار های واقعی و مجازی پرداختيم.

در قسمت های مختلف هر كسب و كاری می توان از داستان گويی استفاده كرد. در تبليغات و بازاريابی، در فروش، در ساخت برند، در تجربه لذت بخش برای مخاطب، در آموزش و خلاصه هر جا كه مخاطب يا مشتری باشد داستان گويی هم می تواند وجود داشته باشد.

 

چطور در كسب و كارمان داستان گويی كنيم؟

داستان گويی در كسب و كار يك مهارت است كه لازم است در كنار آموزش بصورت عملی هم تمرين شود. شايد پرداختن به همه ابعاد داستان گويی بصورت مفصل در يك مقاله آموزشی نگنجد. اين موضوع جذاب و لذت بخش حداقل به يك كتاب دويست تا سی صد صفحه ای نياز دارد كه بتوان بصورت دقيق هر بخش را با مثال و داستان توضيح داد. ولی ما اينجا به قدر وسع اين مقاله شما خواننده عزيز را با عناصر داستان گويی در كسب و كار آشنا می كنيم.

چطور در كسب و كارمان داستان گويی كنيم؟

 

  1. ديدن نمونه های داستان گويی موفق

قبل از اقدام به يادگيری داستان گويی در کسب و کار لازم است نمونه های موفق و خوبی از افراد و کسب و کارهایی که به خوبی داستان می گویند را دنبال کنید.

به نظر من امروزه بهترين جا برای ديدن نمونه های خوب داستان گويی شبكه اجتماعی اينستاگرام است. پيج های موفق فروش محصولات و خدمات امروزه به شدت از اين مهارت استفاده می كنند. شما می توانید در پیج های پرطرف دار رد پای داستان ها را در ساخت استوری های سريالي، در ساخت پست های چند اسلایدی، در انواع ويديوهايی كه پست می كنند و… ببینید.

بی شک دیدن صفحه اینستاگرام بلاگرهای معروف هم می تواند نمونه خوبی باشد. شاید به ظاهر بلاگر ها از روزمرگی های شان صحبت کنند؛ اما جیزی که باعث می شود چندین هزار نفر آنها را دنبال کنند داستان زندگی روزمره آنهاست و ما انسان ها خواه و ناخواه شنیدن قصه ها را دوست داریم.

درواقع بلاگرها با بیان روزمرگی های خود از مهارت داستان گویی در کسب و کار بهره می برند.

بلاگرها از داستان گویی استفاده می کنند

 

  1. بیرون كشيدن داستان از دل كسب و كارتان

هيچ كسب و كاری نيست كه داستانی نداشته باشد. شما اگر فقط دكمه می فروشيد يا انواع لوازم خانگی، اگر آرايشگر هستيد يا شيرينی پز، در كسب و كار خود داستان های فراوانی داريد. اگر نداريد يا فكر می كنيد نداريد هم مهم نيست! كافی است آنچه می خواهيد با مخاطب در ميان بگذاريد را چنان كه جلوتر خواهيم گفت به شكل روايت داستانی ارائه كنيد.

برای بیرون کشیدن داستان هایی واقعی از دل کسب و کار تان، فقط كافی است وقتی را اختصاص داده و همان مطالب را پيش روی خود بگذاريد و از خود بپرسيد من چطور می توانم همين مطالب را در يك داستان قرار دهم. يا چطور می توانم همين مطالب را بصورت روايت داستانی ارائه كنم.

اجازه دهید یک مثال برای شما بزنیم.

فرض می کنیم شما آموزش فروش و بازاریابی می دهید. قصد دارید برای مخاطبان خود از ایجاد رابطه احساسی و همچنین خلاقیت برای افزایش فروش صحبت کنید. شاید هم بخواهید راجع به ساخت یک تجربه لذت بخش برای مشتریان بگویید.

قبل از آنکه ادامه این بخش را بخوانید، فکر کنید شما چطور می توانید از مهارت داستان گویی در کسب و کار برای بیان این مساله استفاده کنید؟

به نظر شما کدام یک از این دو سناریو جذاب تر است؟

بیرون كشيدن داستان از دل كسب و كارتان

 

سناریو 1:

سلام بچه ها می دونستید اگر شما بتونید با مشتری رابطه احساسی برقرار کنید و براش یه تجربه لذت بخش بسازید، می تونید اون رو به یک مشتری وفادار تبدیل کنید؟ چطور یک تجربه لذت بخش بسازیم، شاید یه ایده خلاقانه که رقبای شما ازش استفاده نمی کنند بتونه راهکار خوبی باشه!

 

سناریو 2:

هروقت که می خوام برم نون بگیرم پسرم می گه بابا بریم فلان نونوایی، عمو نونواش مهربونه. من رو مجبور می کنه کلی راهم رو دور کنم.

آخه اولین باری که با پسرم رفتیم برای افطار نون سنگک بگیریم، آقای نونوا که یه مرد با ذوق و مهربون به نظر می رسید، وقتی نون من رو بهم داد، گفت یه چند لحظه صبر کنید و بعد دیدم یه نون سنگک کوچولو هم برای پسرم پخته.

پسرم از اون روز عاشق اون نونوا شده و بهش می گه عمو نونوا مهربونه و همیشه دلش می خواد بریم اونجا نون بخریم.

راستش خودم هم از ذوق آقای نونوا خوشم اومد، به نظرم با پختن یه نون سنگک کوچک که شاید هزینه زیادی هم براش نداشته باشه، چندتا کار هوشمندانه رو باهم کرد.

اول اینکه، ایده خلاقانه ای بود و برای من و پسرم حس خیلی خوبی داشت کارش و درواقع برای ما یک تجربه لذت بخش ساخت که در فروش خیلی اهمیت داره.

دوم اینکه باعث شد پسر من به ذوق نون های کوچولوش مشتری وفادارش بشه.

به نظرتون شما چه ایده های خلاقانه ای تو کسب و کارتون میتونید پیاده کنید که باعث بشه مشتریان تون تجربه لذت بخشی از خرید از فروشگاه شما داشته باشند؟

می بینید حتی اگر شما یک نانوا باشید که تنوع محصول هم ندارد، می توانید داستان خاص خود را بیافرینید.

یعنی اگر به جای آقای مدرس فروش و بازاریابی خود آقای نانوا می خواست برای مخاطبانش قصه بگوید، می توانست با کمک همین نان های کوچک داستان خودش را خلق کند.

 

  1. همسفر كردن مخاطب اولين عنصر مهم داستان گويی در کسب و کار

فكر می كنيد اگر بياييد مستقيم پيام تان را برای مخاطب بازگو كنيد چه اتفاقی می افتد؟ هيچ. تقريبا كسی به شما گوش نمی كند؟ چرا؟ چون در فضای مجازی كسی نيامده به شما توجه كند. هر كس به قصدی وارد اينترنت می شود. ولی همه در يك چيز مشترك هستند:

اگر كسی حس و حالشان را خوب كند جذبش می شوند.

حتی اگر كسی مستقيم به قصد خريد هم به سايت يا مغازه شما بيايد گفتن ويژگيهای كالا يا خدمات شما بصورت مستقيم تاثير كمتری دارد. چون باورپذيری آن پايين است. ولی وقتی مخاطب را در يك پيرنگ داستانی با خود همراه می كنيد تاثير كلمات شما بيشتر می شود. چون او از داستان شما لذت می برد و حس خوب باعث می شود پيامهای مخفی شما را هم باور كند.

بنابراين لازم است هر نكته ای كه می خواهيد به گوش مشتری برسانيد را در دل يك داستان قرار دهيد و مخاطب را در آن داستان با خود همسفر كنيد. البته حتما قرار نيست شما خاطره يا داستانی واقعی را برايش تعريف كنيد. كافی است مطلب خود را طوری بچينيد كه مانند يك داستان مسيری داشته باشد و مخاطب مرتب از خود بپرسد قرار است بعد چه شود.

اجازه دهید با یک مثال بیشتر موضوع را باز کنیم.

فرض می کنیم شما صاحب یک سالن زیبایی هستید و قصد دارید به مخاطبان پیج اینستاگرامی خود بگویید که ما برای کوتاهی مو و رنگ مو مشاوره رایگان می دهیم. شما کدام یک از این دو روایت جذب تان می کند؟

همسفر كردن مخاطب اولين عنصر مهم داستان گويی در کسب و کار

 

روایت 1:

سلام دوستان منا هستم می خواستم بگم که تو سالن ما اگر برای کوتاهی و یا رنگ و مش بیاید، به شما مشاوره می دیم که چه مدل مویی بر اساس فرم صورت تون بهتون بیشتر میاد. راستی متناسب با مدل موها و رنگ پوست تون برای رنگ و مش هم بهتون مشاوره رایگان می دیم.

دختر خوشگلا منتظرتونیم.

 

روایت 2:

سلام بچه ها امروز مهشید اومده تا هم موهاش رو بزنیم و هم یه رنگ و لایت خوشگل انجام بده.

موهای مهشید پرکلاغی، پر پشت، بلند و فرفریه. بریم ببینیم می خواد با موهاش چی کار کنه.

راستی اینم بگم که مهشید جون یه صورت کشیده و استخوانی با پوست گندمی روشن داره.

بچه ها مهشید می گه می خوام موهام رو تا حد امکان کوتاه کنم. به نظر شما بین دوتا مدل مویی که تو استوری های بعدی می ذارم کدومش قشنگ تره و به مهشید بیشتر میاد؟

فرض می کنیم در چند استوری بعدی شما مدل های موی پیشنهادی مخاطبان پیج را استوری می کنید و بعد مجدد خود در استوری با مخاطبان پیج صحبت می کنید و به آنها می گویید که:

چون موهای مهشید پر و فرفریه، فلان مدل اگر بزنه، بیچاره می شه باید مدام سشوار دستش باشه. مهشیدم می گه خیلی اهل سشوار نیست. خوب می دونید دیگه ما مشاوره انتخاب مدل مو هم داریم، اما بریم ببینیم با توجه به فرم صورت و جنس موهای مهشید، ما موهاش رو چه مدلی زدیم؟

البته نه نه صبر کنید رنگ موهاشم بذاریم بعد مدل موهاش رو بهتون نشون می دم.

شما فکر می کنید با توجه به پوست گندمی روشن چه رنگی به مهشید بیشتر میاد؟

و مخاطب را با روند دریافت خدمات زیبایی توسط مهشید در سالن تان تا جایی که خروجی کار شما آماده شود، همراه می کنید و در نهایت وقتی مخاطب حسابی کنجکاو شد، از مدل موها و رنگ موی مهشید می توانید رو نمایی کنید.

ضمن اینکه مخاطب در این سری استوری ها به طور غیر مستقیم متوجه می شود که شما به صورت رایگان برای انتخاب مدل مو و رنگی که به صورت هر فرد بیشتر می آید هم مشاوره رایگان می دهید و تخصص تان را غیر مستقیم نشان داده اید.

درست است که اين يه داستان فرضی است ولی ضمن همراه كردن مخاطب پيام گوينده هم در آن گنجانده شده است. پیامی که می تواند به راحتی اعتماد مخاطبان پیج را جلب کند و آنها را جذب سالن زیبایی شما نماید.

 

  1. نمايش جزييات در داستان خود

در داستان لازم است جزييات به نمايش گذاشته شود. جزييات برای مخاطب تصويرسازی می كند و او درك بهتری از آن صحنه می تواند داشته باشد. جزييات باعث می شود مخاطب در داستان غرق شود و از تجسم صحنه ها لذت ببرد. اين حس خوب باعث می شود پيام گوينده را بيشتر باور كند. توصيف محيط مانند اشياء، مناظر طبيعي، انسانها و ديگر عناصر صحنه؛ توصيف شرايط آب و هوايی مثل سرد، گرم، برفي، باراني، باد و غيره؛ توصيف يك شی خاص بصورت دقيق؛ توصيف يك شخصيت بصورت مفصل. هر كدام از اينها می تواند جزييات داستان شما را نمايش دهد.

پس تصویر سازی قدرت مند می تواند مهارت داستان گویی در کسب و کار شما را چند برابر قدرتمند تر کند.

نمايش جزييات در داستان خود

 

  1. ايجاد و ادامه چرخه كنجكاوی

شما بايد در تمام طول داستان كنجكاوی مخاطب را در سطحی مطلوب نگه داريد. چنانكه از همراهی داستان شما غافل نشود. همواره بايد در ذهن او داستانی ايجاد كنيد كه از خود بپرسد بعد از آن چه می شود. شما فقط زمانی می توانيد آن سوال را پاسخ دهيد كه سوال بعدی را ايجاد كرده باشيد. درست مانند يك سريال تلويزيوني. كارگردان فقط زمانی مساله ای را حل می كند كه قبل از آن مساله ای ديگر را طرح كرده است. به همين شيوه تماشاچی تا آخر فيلم آن را دنبال می كند.

در مثال سالن زیبایی تا زمانی که مخاطب راجع به رنگ موی مهشید کنجکاو نشد، از خروجی کوتاهی موی او رونمایی نکردیم.

ايجاد و ادامه چرخه كنجكاوی

 

  1. افشا نكردن داستان

در بحث داستان گویی در کسب و کار، نبايد اجازه دهیم داستان ما لو رود. مخاطب در هيچ جايی از داستان نبايد پايان آن را حدس بزند. چون از گوش دادن به ادامه داستان منصرف می شود. مثلا اگر فروشنده يك وسيله برقی به مشتری بگويد بيا برات بگم اين وسيله چطور ده سال عمر می كنه. خب ديگر داستان را لو داده است. يا حتی هيچ قسمت از داستان را نبايد زودتر به مخاطب گفت. چون باعث می شود كنجكاوی مخاطب از بين برود.

 

  1. لو ندادن هدف نهايی خود

شما فقط گوينده هستيد نه نصيحتگر. اگر می خواهيد پيامی در تعريف و تمجيد از كالا يا خدمات خود در داستان قرار دهيد بايد مخاطب آن را از داستان بگيرد. نه اينكه شما آن را به او بگوييد.

آقا با بچه ها رفتیم کویر، منم که دیدید عشق عکس و فیلم هستم. شروع کردم با خوشحالی تا تونستم عکس و فیلم گرفتن.

شب شد نشستیم کنار آتیش و من کلی با بچه ها کل انداختم که کیفیت صدای گوشی من بهتره و بذارید من آهنگ بذارم و….

خلاصه آخر شب گفتم بذار گوشی رو بزنم تو شارژ که فردا خیالم راحت باشه. چشمت روز بد نبینه. رفتم سراغ کوله پشتیم، پاور بانک رو برداشتم تا خواستم روشنش کنم و گوشی رو به شارژ بزنم، فهمیدم به به یادم رفته پاور بانک رو شارژ کنم.

هیچی دیگه فرداش همش می ترسیدم باتری خالی کنم اما بازم از رو نمی رفتم که! دلم نمی اومد از گوشی استفاده نکنم بازم تا جایی که می شد عکس و فیلم گرفتم.

خلاصه عصر که خواستیم برگردیم، تا سوار ماشین شدیم شانسم گوشی خاموش شد. خدایی فکر نمی کردم تا این حد باتریم جواب بده. خدایی گوشیم باتریش سلطانه، سلطاااان!!!

در مثال بالا شما بی آنکه مستقیم از مدل گوشی یا باتری آن تعریف کنید و آن را مستقیم به مخاطب توصیه کنید، با یک داستان و تجربه واقعی خودتان نه تنها مخاطب را با خود همراه کرده اید، بلکه او را کنجکاو کردید تا بداند گوشی شما از چه برندی و چه مدلی است.

 

  1. پر كردن از احساسات

داستان گو بايد فهرست احساسات مثبت و منفی انسان را داشته باشد. هيچ چيز به اندازه احساسات روی آدم ها اثر نمی گذارد. مخصوصا احساسات منفی! داستان شما بايد چنان از احساسات پر شود كه مخاطب حس كند اگر كالا يا خدمات شما را نداشته باشد دچار درد يا غم يا يك احساس منفی می شود. يا برعكس با داشتن آن حس خوب و لذت بخشی را تجربه خواهد کرد.

ترس، غم، شادی، خشم، دلگرمی، عشق، امنيت، نفرت، بيزاری و… احساساتی است كه می تواند به كار شما بيايد و برای داستان گویی در کسب و کار از آنها بهره بگیرید. از احساسات واقعی انسانی غافل نشويد. يادتان باشد مشتری با احساسش تصميم به خريد می گيرد.

در داستان گویی باید موجب احساساتی شدن طرف مقابل شوید

 

  1. تصويرسازی قدم به قدم

شما بايد طوری داستان تان را برای مخاطب بگوييد كه انگار داريد برای كسی كه جلوی يك ديوار سفيد نشسته است و هيچ چيز نمی بيند داستان تعريف می كنيد. برای تمرين می توانيد عكس يك منظره را جلوی خود بگذاريد و آن را برای كسی كه نمی تواند آن را ببيند توضيح دهيد.

ببینيد چقدر موفق هستيد. در مسير داستان شما بايد گام به گام تصويرسازی كنيد. نگوييد يه يارويی اومد جلو راه وايساد. بگوييد يه مرد قد بلند چهارشانه كه ريش و سبيل بلندی داشت، در حاليكه چوب بلندی در يك دست داشت و در دست ديگر پاره سنگی داشت و پاهايش را به اندازه عرض شانه هايش باز كرده بود، درست وسط كوچه ايستاد.

وقتی قصد داستان گویی در کسب و کارتان دارید، این توصیف و تصویرسازی دقیق و جذاب می تواند مخاطب را بیشتر همراه شما کند.

 

  1. غافلگيری مخاطب

مخاطب در پايان داستان شما بايد يك آها بگويد. عه! راست ميگه! وای چه جالب! واقعا دمش گرم! اينها جملاتی است كه نشان از غافلگيری مخاطب داشته است. يعنی نتوانسته پايان داستان شما را حدس بزند و غافلگير شده است.

در يك داستان طنز اين غافلگيری با خنده همراه است. يكی از دلايلی كه شنونده نمی خندد می تواند اين باشد كه غافلگير نشده است. چون يا قبلا آن را شنيده و یا در طی داستان آن را حدس زده است.

 

  1. دادن ريتم به محتوا

داستان شما بايد فراز و نشيب داشته باشد. اين فراز و نشيب ها بايد كم كم بالا رود تا به نقطه اوج برسد. دوباره از آنجا بايد با فراز و نشيب پايين بيايد. درست مثل يك اركستر موسيقی كه كم كم بالا می رود تا به اوج می رسد و دوباره پايين می آيد. اين نوع ريتم دادن باعث هيجان مخاطب می شود. جايی سرعت داستان زياد می شود گاهی كند می شود. خلاصه اينكه بسته به روايتی كه تعريف می كنيد ضرب آهنگ كلام شما بايد كم و زياد شود.

اگر يكنواخت يا به قول معروف مونوتون صحبت كنيد فقط باعث به خواب رفتن مخاطب می شويد و هيچ هيجانی در او ايجاد نمی كنيد.

 

  1. داستان شما از جنس مخاطب باشد

برای داستان گویی در کسب و کار مخاطب خود را بشناسيد و داستان را بر اساس طبقه اجتماعی او طراحی كنيد. اگر فكر می كنيد از هر قشری مخاطب داريد حد وسط را بگيريد. مثلا طبقه متوسط كارمند شهری هميشه بيشترين تعداد جمعيت را دارند. ولی ساكنان حاشيه شهرها و طبقه مرفه بالای شهر ممكن است درصد كمی از مخاطب شما را تشكيل دهند. بنابراين داستانی بگوييد كه برای اكثريت مخاطب شما قابل لمس باشد.

 

كلام آخر

از همين الان شروع كنيد به ساختن داستان هايی برای كسب و كارتان. حتما ابتدای كار بلد نيستيد و داستان تان هم خوب از آب در نمی آيد. ولی در كنار آموزش و يادگيری فقط بايد تمرين كنيد. آنقدر داستان بگوييد تا تبديل به يك داستان گوی حرفه ای شويد و قدرت داستان گویی در کسب و کار را هیچ گاه دست کم نگیرید.

اگر تمایل دارید در این باره بیشتر بخوانید، پیشنهاد می کنیم مطالعه مقاله قدرت داستان گویی در کسب و کار و فروش را از دست ندهید. همچنین اگر در فضای مجازی فعالیت می کنید، می توانید علاوه بر این، مطلب شهرزاد قصه گو و تاثیر داستان گویی در کسب و کار مجازی را نیز مطالعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه مطلب
محصولات رایگان
جدیدترین محصولات