لوگوتایپ اثرمثبت

شهرزاد قصه گو و تاثیر داستان گویی در کسب و کار مجازی

شهرزاد قصه گو و تاثیر داستان گویی در کسب و کار مجازی

اگر شما هم در فضای مجازی صاحب یک کسب و کار هستید، به هیچ وجه مطالعه این مقاله آموزشی را از دست ندهید؛ چرا که قرار است در این مطلب باهم راجع به قدرت و تاثیر داستان گویی در کسب و کار مجازی به طور مفصل صحبت کنیم.

در داستان هزار و يك شب شاه يا همان شهريار به انتقام خيانت همسر و معشوق خود، هر شب با دختر باكره ای ازدواج می كند و صبح او را به قتل می رساند. اين روند تا سه سال ادامه دارد و وزير كه وظيفه پيدا كردن دختران باكره را بر عهده دارد خسته می شود. شهرزاد دختر وزير داوطلب همسری پادشاه می شود. او به سفارش خواهر خود دنيازاد هر شب قصه ای برای شاه می گويد تا خوابش ببرد.

شهرزاد هر شب بهترين قصه خود را برای شاه می گويد ولی هر شب قسمتی از داستان را برای شب بعد می گذارد. شاه برای اينكه ادامه داستان را بشنود هر شب بصورت موقت از كشتن شهرزاد صرف نظر می كند. اين روند تا سه سال ادامه دارد و در اين زمان شهرزاد ضمن درمان پادشاه از درد انتقام خود نيز زنده مانده و سه پسر از شاه به دنيا می آورد.

به جرات می توانم بگويم داستان شهرزاد قصه گو از هر مثالی به داستان گويی در کسب و کار مجازی نزديك تر است. فقط اينجا قصه گو صاحب يا گردانندگان كسب و كار است، پادشاه همان مشتری است، و مرگ كسب و كار هم اين است كه مشتری به آن توجه نكند و از سايت يا صفحه مجازی او بيرون برود.

وظيفه اصلی يك کسب و کار مجازی اين است كه تا جايي كه می تواند مخاطب خود را با گفتن داستان هايی هرچه بيشتر نگه دارد. دوست كار آفرينم! از امروز خودت را يك شهرزاد قصه گو بدان كه وظيفه ات نگه داشتن و جذب مشتری در صفحه مجازی يا سايت تو است.

 

اگر داستانی براي گفتن نداری، مخاطبي نداری، اگر مخاطبي نداری فروشي هم نداری

 

در اواخر دهه نود ميلادی بيل گيتس بنيان گذار و مديرعامل مایكروسافت و از بزرگان دنيای فناوری اطلاعات گفت از سال 2000 به بعد اگر كسب و كار شما مجازی نيست يعنی كسب و كاری نداريد. امروز در سال 2022 كه در دور افتاده ترين نقاط دنيا هم مردم در شبكه های مجازی، پيام رسان ها و اينترنت در حال فروش محصولات و خدمات كسب و كار كوچك و خانگی خود هستند اهميت گفته بيل گيتس بيشتر درك می شود. كسب و كارهای واقعی در كنار مغازه يا شركت خود حتما صفحه ای در اينستاگرام دارند.

شركت ها و بنگاه های بزرگتر در كنار اين صفحات وبسايت اختصاصی هم دارند. هنرمند، سلبريتي، نويسنده، شاعر، معلم و مدرس خلاصه همه دارند بصورت مجازی كالا يا خدمات خود را به دست مخاطبان می رسانند.

 

چرا كسب و كارها به داستان نياز دارند؟

اگر دوست داريد بدانيد قدرت و تاثير داستان گويی در كسب و كار های مختلف تا كجا ادامه دارد، پيشنهاد می كنم حتما اين مقاله اثر مثبت را با دقت بخوانيد:

تاثير و قدرت داستان گويي در كسب و كار و فروش

در مقاله فوق ما سير تا پياز تاثير و قدرت داستان گويی در كسب و كار و فروش را بيان كرديم. در مقاله فعلی مي خواهيم دلايل نياز كسب و كارهای مجازی به داستان گويی را تشريح كنيم.

 

چرا كسب و كارهای مجازی نياز به داستان گويی دارند؟

اگر داستان گويی برای كسب و كارهای واقعی يك مزيت رقابتی يا همان گاو بنفش باشد، برای کسب و کار مجازی يك نياز حياتی است. دليل اين نياز مبرم برمي گردد به ذات دنيای مجازي. دنيايی تقريبا نامحدود كه ساكنان آن برای حركت از اين طرف دنيا به آن طرف آن تنها به يك كليك نياز دارند.

بنابراين همانطور كه گفتيم بزرگترين وظيفه صاحب کسب و کار مجازی اين است كه تا جايي كه می تواند حضور مخاطب در سايت يا صفحه خود را طولانی تر كند. يكی از بهترين يا شايد بتوان گفت بهترين وسيله برای نگهداشتن مخاطب توسط ميزبان، داستان گويی است.

حال ببينيم دنيای مجازی و كسب و كارهای آن چه ويژگی هايی دارد كه تا اين حد به داستان گويی نياز دارد.

 

ويژگي هايی از کسب و کار مجازی كه نياز به داستان گويی را بيشتر می كند:

  • کسب و کار مجازی می تواند از هر نقطه دنيا مخاطب داشته باشد
  • رشد مخاطب مجازی می تواند به اندازه ساكنان كره زمين باشد (گوگل)
  • مخاطب می تواند به همان سرعتي كه وارد کسب و کار مجازی شما شده خارج شود (فقط با يك كليك)
  • مخاطب مجازی اندازه مخاطب واقعی وقت و حوصله ندارد
  • مخاطب دنيای مجازی همه چيز را به چشم سرگرمی می بيند
  • رقبای شما در فضای مجازی به راحتی آب خوردن در دسترس مشتری های احتمالی شما هستند.

اينها برخي از ويژگی های کسب و کار مجازی بود كه مرتبط با مخاطب است. همه اين ويژگی ها نشان دهنده يك چيز است و آن هم اينكه شما می توانيد به هر كسي در دنيا كه به دنيای مجازی دسترسی داشته باشد كالا يا خدمات خود را بفروشيد. دسترسی به اين حد از مخاطب يا مشتری خود حاوی پيامی ديگر هم هست و آن هم اينكه رقبای شما هم همين شرايط برای شان وجود دارد. اينجاست كه شما لازم است با مهارتی مانند داستان گويی مخاطبی كه از سايت يا صفحه شما می گذرد را نگه داريد.

کسب و کار آنلاین و داستان گویی

 

جنگ كسب و كارهای امروزی جنگ توجه است

از قرن نوزدهم ميلادی كه روزنامه ها به سبك امروزی چاپ و منتشر شدند كسب و كارها تلاش می كردند از طريق آگهی مخاطبان خود را جذب كنند. بعدا در قرن بيستم راديو و تلويزيون هم به رسانه های چاپی اضافه شدند. اما انفجار اصلی در اواخر قرن بيستم با ظهور اينترنت رخ داد. جايی كه كه انحصار رسانه های قبلی شكسته شد و با گسترش اينترنت هر كس امكان ديده شدن داشت. اين روند رو به افزايش شكسته شدن انحصار رسانه ای يك اتفاق ديگر را هم رقم زد: كمياب شدن توجه!

وقتی همه رسانه شوند ديگر پيدا كردن مخاطب به شدت سخت است. جنگ، جنگ به دست آوردن توجه است. در اين ميدان كسی موفق است كه بتواند هرچقدر بيشتر مخاطب را در كنار خود نگه دارد تا بتواند كالا يا خدمات خود را به او معرفی كرده و در نهايت بفروشد.

 

داستان گويی در کسب و کار مجازی يعنی چه؟

خيلی ها فكر می كنند داستان گويی در كسب و كار يعنی گفتن قصه ای در مورد يك محصول يا خدمت. در واقع داستان گويی قصه گويی نيست.

داستان گويی يعنی صحبت و ارتباط با مخاطب به شيوه و با ساختاری داستانی

يعنی شما با هر رسانه ای كه با مخاطب ارتباط برقرار می كنيد: نوشته، فيلم و كليپ، عكس نوشته، تبليغ، معرفي، آموزش، استاتوس واتساپ، استوری اينستاگرام، پست، حتی مقاله يا كتاب شما بايد طوری نوشته شود كه مخاطب تا آخر با شما همراه شود و مرتب در اين مسير از خود بپرسد بعد چه می شود.

  • اگر در اینستاگرام يك كليپ يك دقيقه ای می گذاريد بايد كنجكاوی مخاطب تا آخر كليپ حفظ شده و با شما بيايد.
  • اگر مقاله ای در سايت خود می نويسيد بايد چيدمان مطالب طوري باشد كه مخاطب همه بخش ها را تا آخر بخواند.
  • اگر ده تا عكس يا عكس نوشته را در استوری اينستاگرام آپلود مي كنيد بايد مخاطب ضمن لذت بردن از هر كدام، كنجكاو شود كه عكس نوشته بعدی چيست.

بجاي رديف كردن ويژگی های يك كالا همان ها را در يك روايت قرار می دهيد.

مثلا اگر می خواهيد در مورد ماندگاری چرم كفشی كه می فروشيد بگوييد يك راست نمی گوييد اين كفش سه سال عمر می كند. داستانی تعريف می كنيد كه بعد از دو سال پوشيدن آن كفش از آن خسته شدم و با آنكه هنوز نو بود آن را در آشغالی گذاشتم كه پاكبان ببرد. بعد از يك سال روزی متوجه شدم كارگر بازيافتی كه مقوا و پلاستيك كوچه ما را جمع می كند كفش را به پا دارد.

اگر علاقه مند هستید تا بیشتر با تکنیک های داستان گویی در کسب و کار آشنا شوید، پیشنهاد می کنیم مقاله زیر را هم مطالعه کنید.

چطور از مهارت داستان گویی در کسب و کار استفاده کنیم؟

فكر می كنيد چرا بيشتر وبسايت های فروش كالا زير هر محصول جايی را برای ثبت نظر خوانندگان قرار داده اند؟ چون با اين كار داستان نويس رايگان استخدام می كنند. مشتريان بالقوه از ويژگی های آن كالا می پرسند. مشتريان قبلی هم تجربه يا همان داستان خود از آن كالا را می نويسند. با اين كار هم آمار خوانندگان سايت بالا می رود هم خوانندگان با خواندن داستان ديگران راحت تر برای خريد تصميم می گيرند.

به عنوان یک مثال ملموس شاید بد نباشد یادی کنیم از دیجی کالا. چند بار پیش آمده است که قصد خرید کالایی را داشته اید و در دیجی کالا نظرات خریداران قبلی را خوانده اید و بر اساس آن برای خرید یا عدم خرید آن وسیله خاص تصمیم گرفته اید؟

من گاهی اوقات که حتی قصد ندارم از دیجی کالا خرید کنم هم از تجربه خرید دیگران برای گرفتن تصمیم نهاییم استفاده می کنم.

نظر و فیدبک کاربران و خریداران

 

تاثير داستان گويی در كسب و كارهای مجازی

اجازه دهید برخی از مزایای استفاده از مهارت داستان گویی در کسب و کار های مجازی را باهم بررسی کنیم.

 

رشد مخاطب وبسايت يا صفحه مجازی

شما برای اينكه بتوانيد رتبه سايت خود را در موتور جستجوی گوگل بالا ببريد بايد كاری كنيد كه مخاطب حتی شده چند ثانيه بيشتر در سايت شما بماند. این ماندن در سایت گاهی می تواند توسط مطالعه یک مطلب از سایت شما محقق شود گاهی هم می تواند با گشت و گذار کاربر در سایت شما تحقق پیدا کند. در واقع ما به دنبال آن هستیم که توقف مخاطب در سایت و تعامل او با صفحات مختلف سایت افزایش یابد.

عين همين موضوع هم برای شبكه های مجازی چون اينستاگرام وجود دارد. در اينستاگرام هم شما بايد كاری كنيد مخاطبی كه به صفحه شما می آيد هرچه بيشتر در پیج شما توقف و با پیج تعامل كند.

اين توقف و تعامل به هوش مصنوعی در موتور جستجو يا شبكه اجتماعی می گويد كه اين صفحه يا سايت برای مخاطب جذاب است. بنابراين آن را به مخاطبان بيشتری پيشنهاد می دهد.

داستان گويی باعث می شود مطالب شما جذاب شده و مخاطب از آن لذت برده و بيشتر توقف كند. در واقع شما همان كار قبلی را داريد انجام می دهيد فقط با اين تفاوت كه به محتوای خود ساختاری داستانی اضافه كرده ايد.

 

  • صحبت در مورد ويژگی هاي يك جارو برقی /  يا گفتن يك داستان در مورد تجربه يكي از مشتری ها كه همان ويژگی ها در آن آمده
  • تعريف از يك تور مسافرتی / يا نوشتن يك سفرنامه كوتاه از همان تور كه همه تعريف ها هم بصورت مخفی در آن آمده است
  • گذاشتن ده عكس از آخرين مدل موی آرايشگاه تان /  يا چيدن مرحله به مرحله اين عكس ها و نوشتن اتفاقات حين اصلاح

 

با داستان گويی بيشتر می فروشيد

امروزه گران ترين كالای روی زمين وقت انسان ها است. كسی كه وقت خود را در اختيار شما می گذارد يعنی به شما اعتماد بيشتری دارد. اگر دو وبسايت يك كالا را برای فروش گذاشته باشند در صورتی كه تفاوتی در قيمت و ديگر آپشن ها وجود نداشته باشد مخاطب از سايتی خريد می كند كه تجربه همراهی بيشتری با آن دارد.

يك عامل مهم در متقاعد سازی برای فروش، زمان است. انسان ها بصورت طبيعی به كسی كه تازه با آن آشنا شده اند اعتماد كمی دارند. بنابراين شما از كسی كه برای اولين بار به صفحه اينستاگرام يا سايت شما رجوع می كند نمی توانيد انتظار خريد داشته باشيد. بايد مدت زمانی بگذرد تا احساس غريبی بين شما و مشتری از بين برود. اگر داستانی برای گفتن نداشته باشيد و لحظات خوشی برای كاربر ايجاد نكنيد اين آشنايی به درازا نمی كشد. او به سمت رقبای شما می رود كه اين ويژگی ها را دارا هستند.

دوست مدرسی تعريف می كرد يكی از مخاطبان وبسايت و صفحه اينستاگرامش به او پيام داده كه من بعد از سه سال همراهی با شما واقعا تصميم گرفتم فلان آموزش شما را بخرم. می گفت ضمن تشكر و استقبال از خريد ايشان به شوخی به او گفتم: آخه تو چطور سه سال منو دنبال می كردی و هيچی ازم نخريدی؟

 

 

با داستان ها كسب و كار بر سر زبان ها می افتد و مجانی تبليغ می شويد

ما انسان ها نه فقط به شنيدن داستان علاقمند هستيم كه دوست داريم داستانی كه شنیده ايم را برای ديگران بازگو كنيم. وقتی محتوای شما برای مخاطب جذاب باشد حتما آن را با ديگری در ميان می گذارد. در اينجا داستان شما تبديل به يك آگهی تبليغاتی زنده و رونده می شود كه بدون هيچ هزينه ای در بين مردم پخش می شود.

برند اپل با وجود گذشت بيش از يك دهه از مرگ استيو جابز همچنان از داستان های بنيان گذار آن سود می برد. فيلم، كتاب، مقاله، ويديو و خلاصه هرچيزی از زندگی حرفه ای او همچنان ساخته يا دست به دست می چرخد.

در مقياسی كوچك تر شيوه نمك ريختن يك آشپز تركيه ای روی غذای مشتری چنان دهان به دهان می چرخد و او را مشهور می كند كه تعداد فالوورهای صفحه اينستاگرام او به رقمی بالای 46 ميليون نفر (تابستان 1401) می رسد. كيست كه نداند وقتی 46 ميليون نفر در سراسر دنيا تو را  بشناسند چه تبليغ بزرگی است.

 

با یک مثال وطنی چطورید؟

شاید هم بد نباشد یک مثال وطنی که در همین نزدیکی شماست برای تان بزنیم.

احتمال دارد شما هم من را بشناسید. سارا یوسفی هستم مدیر وب سایت آموزشی اثر مثبت و آژانس دیجیتال مارکتینگ پل.

اما آن چیزی که باعث می شود داستان من حکم یک بنر تبلیغاتی را داشته باشد، قطعا کسب و کار های من نیست؛ بلکه شرایط خاص زندگی من و رشته تحصیلیم است.

شاید شما هم بدانید من نابینا هستم و در رشته مهندسی نرم افزار تحصیل کرده ام.  برای خیلی از مخاطبان اثر مثبت و مشتریان پل، اینکه یک نابینا صاحب کسب و کار است و با کامپیوتر کار می کند و دستی هم در دیجیتال مارکتینگ دارد، می تواند قصه جذابی باشد. قصه ای که خیلی اوقات باعث آشنایی من با تک تک مخاطبان بوده و بسیاری از افراد سارا یوسفی را با داستانش و شرایط خاص زندگی او به خاطر می سپارند.

در بسیاری از موارد مخاطبان پیج اینستاگرام اثر مثبت چون ماجراهای زندگی من برای شان جالب است، با به اشتراک گذاری پست ها و استوری ها لطف دارند و به شناخته شدن بیشتر من کمک می کنند.

حتی شاید برای شما جالب باشد بدانید که یکی از پر طرفدارترین مطالب سایت اثر مثبت هم مطلبی است که مربوط به داستان زندگی من می شود.

داستان زندگی سارا یوسفی

امیدوارم مطالعه این مطلب توانسته باشد اهمیت داستان ها در رشد کسب و کار مجازی شما را به خوبی بیان کند.

منتظر نظرات و تجربیات شما در بخش کامنت ها هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه مطلب
محصولات رایگان
جدیدترین محصولات